هرگز از بیکسی ِ خویش مرنج
هرگز از دوری ِ این راه نگو
و از این تنهایی و از این فاصلههایی که میان من و تو روییده ست . . .
بگذار تا که پروانه تنهایی از این پنجره آزاد شود
برود . . .
بال خود را بسپارد به نسیم
قاطی ِ باد شود
بگذار کفتر ِ خوشبختی
روی بام ِ نفست بنشیند
و اگرچه دلت آنجا تنگ است
نگذار رنگ غم بر قفست بنشیند
هر زمانی که دلت تنگ ِ من است
بهترین شعر ِ مرا
قاب کن ، پشت نگاهت بگذار
تا که تنهاییات از دیدن آن ، جا بخورد
و بداند که دل من با توست در همین یک قدمی . . .
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان